کد مطلب:154096 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

اهل بیت رسول خدا در مجلس یزید
از حضرت علی بن الحسین (ع) روایت شده هنگامی كه ما را بر یزید وارد كردند دوازده نفر جوانان و اطفال ذكور كه همه را به ریسمان بسته بودند، چون مقابل یزید قرار گرفتیم، گفتم: انشدك بالله یا یزید ما ظنك برسول الله (ص) لو رانا علی هذه الحال. «یزید ترا به خدا چه فكر می كنی اگر پیامبر (ص) ما را به این حالت ببیند؟» آنگاه دستور داد بند را از ما برداشتند!

فاطمه دختر ابی عبدالله گفت: یا یزید بنات رسول الله سبایا. «یزید! دختران رسول خدا و اسیری؟!» یزید گفت: دختر برادرم من این را دوست نداشتم مردم حاضر در مجلس آن چنان گریه كردند كه صدای گریه مجلس را پر كرد زنی از بنی هاشم در خانه یزید بود وقتی كه از داستان حسین و اهل بیتش آگاه گردید بر حسین ندبه می كرد و فریاد می كشید: وا حبیباه یا سید اهل بیتاه، یابن محمداه یا ربیع الارامل و الیتامی، یا قتیل اولاد الادعیا. «ای حبیبم حسین ای سید اهل بیت رسول خدا،ای پسر رسول خدا، ای پناهگاه ایتام و بی سرپرستان، ای كشته اولاد زنا» ندبه و گریه این زن همه اهل مجلس را گریانید.


بنقل تاریخ ابن اثیر این زن را هند دختر عبدالله بن عامر بن كریز ذكر می كند. طبری می گوید: هنگامی كه آل الله بر یزید وارد شدند زنان یزید و دختران معاویه و همه زنان حرم یزید فریاد زدند و گریه كردند و ولوله ای ایجاد نمودند. و تمام زنان بنی امیه به خدمت مخدرات آل الله می آمدند و مجلس عزا بر پا می كردند. [1] .


[1] بحار ج 45 ص 131 نفس المهموم ص 437 طبري ج 7 ص 381 - كامل ج 4 ص 86.